تجزیه طلب وجود دارد اما پیدا کردنش ملاک می خواهد مثل راهنمای تور گردشگری یا شاعر یا متخصص ریه. ملاکهایی برای هر عنوانی وجود دارد از جمله تجزیه طلب. تجزیه طلب مطمئنا کسی است که خودش را مستقیما یا غیر مستقیم تجزیه طلب معرفی می کند؛ از این جهت کسی حق ندارد ذهن خوانی یا نیت خوانی کند یا برچسب بزند. اگر این سه ملاک باشد به همه می توان همه چیز را نسبت داد و برچسب زنندگان را می توان با برچسبهای خودشان نواخت.
برخی تجزیه طلب را کسی می دانند که رفتارها و سخنانش به همبستگی ملی آسیب برساند. افراد غیر تجزیه طلب می توانند مدام به همبستگی ملی آسیب بزنند. از این جهت کسانی که کارشان برچسب تجزیه طلب زدن است خود تجریه طلب خواهند شد. مطمئنا هر فردی که خودش را کرد و بلوچ و ترک و ترکمن می داند تجزیه طلب نیست. تاکید بر هویت قومی تجزیه طلبی نیست.
همچنین باور به فدرالیسم تجزیه طلبی نیست: در حیطه ایران نیز چنین نیست. گروهی برای جوسازی علیه فدرالیسم آن را با تجزیه طلبی مقارن گرفته اند. فدرالیستها اگر تجزیه طلب بودند خودشان می گفتند. با شانتاژ نمی توان ایده ای را به پیش برد یا نقد کرد: مخالفت با فدرالیسم نیازی به برچسب تجزیه طلبی برای دیگران ندارد. این برچسب بیشتر ابزار حذف است تا مقوم همبستگی ملی. ۲۶ فدراسیون در جهان وجود دارد که ۶ فدراسیون در آسیا و ۶ فدراسیون در اروپا، ۵ فدراسیون در آفریقا، ۴ فدراسیون در آمریکای شمالی، ۳ فدراسیون در آمریکای جنوبی و ۲ فدراسیون در اقیانوسیه هستند. اینها هیچ یک تجزیه هم نشده اند. از این جهت با فحاشی نمی توان کسی را به وحدت سرزمینی متقاعد کرد.
باور به آموزش به زبان مادری نیز تجزیه طلبی نیست. با آموزش زبان مادری موافقم اما حذف زبان فارسی ملی کار نادرستی است؛ مردم یک کشور نیاز به یک زبان مشترک دارند. مواردی هستند که تا طرح بشوند برچسب زنان بحث تجزیه طلبی یا اتهامات آن را به میان می آورند: منابع محلی، زبان مادری، و اداره محلی.
ده پرسش را برای روشن شدن موضع در این بحث باید در نظر گرفت تا به برچسب زنی مشغول نشویم:
۱.آیا مردم هر منطقه صاحب منابع زیستی خود هستند یا دولت مرکزی؟ اعتراض به سرکوب کشاورزان اصفهان در مورد آب مشروع است یا نادرست؟
۲. حیطه عمل دولت مرکزی کجاست؟ چند درصد از و کدام منابع ملی باید در دست دولت باشد تا مانع کسب و کار آزاد مردم نشود و قدرت سرکوب پیدا نکند؟
۳. آیا دولت مرکزی حق دارد پول مردم را بدهد یک عده فیلم سینمایی مورد علاقه شان را بسازند؟ چه در دوران محمدرضا شاه و چه در دوران جمهوری اسلامی.
۴. آیا مدرسه عمومی یک محل به مردم محل تعلق دارد یا دولت؟ بردن آب اصفهان به یزد و خرابکاری در مسیر لوله چه حکمی دارد؟ وقتی دولت درختان باغ شما را بکشد برخورد معقول چیست؟ وقتی در مورد حق مردم به منابع محلی زیستی شان سخن گفته ام و این که دولت حق ندارد منابع جاری زندگی یک منطقه را بدون رضایت مردم به مناطق دیگر ببرد عده ای که قدرت مطلق دولت مرکزی را می خواهند آشفته می شوند.
وقتی از تعلق مدرسه عمومی به مردم محل و اداره توسط هیئت امنای محلی سخن بگویی عده ای از این امر به این سادگی کهیر می زنند.
۵. چرا در موضوعات مورد اختلاف همه باید یک جور رفتار کنند؟ ایا مردم بلوچستان باید مثل تهران فکر کنند؟ آیا در موضوع سقط جنین مردم حق ندارند در امور خود اظهار نظر کنند و بعد نظرشان را تغییر دهند؟
۶. در باب باز شدن قمارخانه در مناطق شاید برخی شهرها موافق و برخی مخالف باشند. چه اشکالی دارد مردم محل یا استان تصمیم بگیرند؟
۷. چه نیازی به بوق ملی هست؟ مخالفت جدی ناشی از آن است که عده ای می خواهند بوق سراسری داشته باشند پس ازسقوط رژیم. اطلاع رسانی در جامعه منوط به بوق دولتی نیست.
۸. آیا می توان بدون رضایت مردم یک منطقه سد ساخت؟ آموزش دولتی و سراسری چطور؟ مردم مناطق حق اعتراض بدان را دارند؟ زشتی این را در آموزش ایدئولوژیک دولت مرکزی دیده ایم
۹. دولت چه حقی دارد کتاب درسی بنویسد؟ بر چه مبنایی این حق انحصاری بدان داده شده است؟
۱۰. آیا کودکان وقتی به مدرسه می ایند زبان مادری شان را فراموش می کنند؟
بحث تجزیه با مباحث زیر هم ارتباط دارد:
۱. دولت کوچک و محدود
دولت شر لازم است و به همین جهت باید آن را بسیار مقید و محدود کرد چه در سطح ملی و چه در سطوح استانی و محلی. مقامات نخست منافع خود را لحاظ می کنند و بعد منافع عمومی را؛ فرقی هم نمی کند ایدئولوژی آنها چه باشد
۲. توسعه آمرانه و از مرکز
حتی اگر چنین چیزی را در شرایطی بپذیریم حتما باید با رضایت مردم مناطق باشد.
۳.بازگشت قدرت به مردم
این یعنی دولت مرکزی قدرتمند ولی کوچک و چابک.
نتیجه گیری
علاوه بر کسانی که خودشان را تجزیه طلب معرفی می کنند هموار کننده ی مسیر تجزیه کسی است که با طرفداری از دولت همه جایی و بزرگ و مداخله جو اسباب نارضایی همه احاد ملت را فراهم می کند و همین امر بهترین زمینه برای تجزیه کشور است. اینان کسانی هستند که از خواسته مردم در مناطق مختلف کشور هراس دارند. تهمت زنان برای اداره کردن با صلح و همزیستی نیامده اند؛ برای تاراج و زورگویی آمده اند. تجزیه طلبان را نه با تهمت و سرکوب بلکه با صندوق رای می توان شکست داد.

