دستاوردهای مذاکرات اتمی برای دو طرف: تا هفته ششم
در پایان هفته ششم مذاکرات اتمی میان ج ا و دولت ترامپ می توان پرسید که این فرایند به کجا رسیده است؟ ایا ادامه پیدا خواهد کرد؟ آیا تاریخ مصرف آن دارد برای دو طرف تمام می شود؟ هنوز زمان مذاکرات دور پنجم مشخص نیست. سخنان علی خامنه ای هم به یاس از موفقیت مذاکرات افزوده است. او ساز بی نتیجه گی را کوک کرده است: «در زمان ایشان {رئیسی} مذاکره غیرمستقیم مثل زمان کنونی انجام میشد که به نتیجه نرسید که الان هم گمان نمیکنیم به نتیجه برسد و نمیدانیم چه خواهد شد… حرفهای آمریکاییها درباره اینکه اجازه غنیسازی به ایران نمیدهیم غلط زیادی است و جمهوری اسلامی سیاست و روش خود را در این زمینه دنبال خواهد کرد… این حرف آمریکاییها که به ایران اجازه غنیسازی نمیدهیم، غلط زیادی است و در کشور کسی منتظر اجازه این و آن نیست و جمهوری اسلامی همان سیاست و روش خود را پیگیری خواهد شد.» بنا به این سخنان در بر همان پاشنه قدیمی خواهد چرخید: محو اسرائیل و امریکا ستیزی. آیا دولت دوم ترامپ مثل دولت کلمی به نام بایدن واکنشی نشان خواهد داد؟
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، در پاسخ به خبرنگار صداوسیما درباره مذاکره با آمریکا به شوخی میگوید: «فعلا بزن بزن است.» این مذاکرات که به بزن بزن رسیده تا کنون چه نتایجی برای دو طرزف دشاته است؟
نتایج برای تیم ترامپ
تیم ترامپ در چهار وجه از این مذاکرات برخوردار شده است:
۱. فروش صلح خواهی ترامپ به جامعه امریکا: در دور اول ترامپ هیتلر را متجاوز و گسترش طلب معرفی می کردند. این موضوع در دور دوم به طور کلی تبخیر شده است. در بوقهای ضد ترامپ هیتلر بودن وی به بازداشت چند نفر از چهره های رسانه ای مثل بی خاصیت های ویو یا نژادگرایان ام اس ان بی سی تقلیل یافته است.
۲. جذب مستقلهایی که با جنگ مخالف هستند. اکثریت مردم امریکا با به راه انداختن جنگ و تغییر رژیم در دیگر نقاط دنیا مخالف اند.
۳. زمینه سازی برای حمله در افکار عمومی و اقناع آن با نرو بودن ج ا اگر مذاکرات به جایی نرسد. و
۴. به راه انداختن گفتگوی عمومی در این مورد که تا اینجا در طول شش هفته همه وارد شده و نظراتشان را گفته اند و تیم ترامپ براحتی می تواند ارزیابی خوبی از افکار عمومی و استدلالها ی طرفها و هواداران آنها داشته باشد.
نتایج برای ج ا
ج ا علی رغم ورود به اجبار به مذاکرات از آنها بی نصیب نمانده است:
۱. گذاشتن مخالفان برای ماهها سر کار که جریان مذاکرات را دنبال کنند. این دوره البته اگر رسانه ها کار خودشان را خوب انجام دهند فرصت خوبی برای اطلاع رسانی در مورد رژیم است چون مردم خبرها در این مورد را دنبال می کنند و مفسران می توانند اطلاعات دقیقی در مورد حکومت عرضه کنند اگر روضه خوانی و داستان سازی نکنند که می کنند.
۲. کمک به خروج رژیم از انزوا چون کشورهای همسایه و اروپایی ها مشتاقند ببینند چه می گذرد و با مقامات دیدار می کنند.
۳.ایجاد نوعی وفاق در درون نظام با توجه به رضایت دادن خامنه ای به مذاکرات و حداقل در پیش گرفتن مسیر دیپلماسی. و
۴. نمایش قدرت در مذاکره با امریکا و انداختن مدال بر گردن خود برای این داستان
نه جنگ، نه مذاکره
با این سخن خامنه ای موافقم. سیاست درستی است اما حمله نظامی به بیت یا تاسیسات اتمی را جنگ نمی دانم. وقتی ج ا خط قرمزی را که دیگر روشن است رعایت نکنند ترامپ می تواند به وعده اش بدون اقدام به جنگ تمام عیار عمل کند. اگر نکند نه تنها اعتبار خودش در مخاطره است، بلکه اعتبار امریکا در خطر است. اوباما خط قرمزی برای سوریه ترسیم کرد و وقتی نقض شد دست روی دست گذاشت.
با توجه به این که تاریخ مصرف مذاکرات برای دو طرف دارد به پایان می رسد بهترین زمان برای زدن تاسیسات اتمی دارد فرا می رسد. در واقع بهترین مذاکره زمانی صورت می گیرد که تاسیسات دارند به هوا می روند. تهدیدها همیشه کار نمی کند و گاه باید اعمال شود. البته حمله در شرایط ضعف رژیم باید انجام شود تا احتمال پاسخگویی را کاهش دهد از مسیر اعمال تحریمها و تضعیف بیشتر مزدوران منطقه ای رزیم مثل حوثی ها

