دروس فال بینی و رمالی سیاسی-۳
غیب گویان را چگونه تشخیص دهیم؟
آیا متعجب هستید از این که چطور بخش قابل توجهی از مردم ایران حرفهای خمینی را باور کردند و او را در ماه دیدند؟ تعجب نکنید. می خواستند ببینند و می خواستند باور کنند. خیال بسیار وسوسه کننده است. به دنبال رهبری آسمانی بودند و برای همین زمین را سوزاندند. بنابر این بخشی از موفقیت رمالی و فال بینی را باید در شنونده جستجو کرد.
امروز شنوندگان ایرانی می خواهند امریکا و اسرائیل حمله کنند و میلیون میلیون پای سخنانی که وعده های تهی می دهند یا آرزو را به عنوان خبر می فروشند می نشینند. بر همین اساس عده ای برای آنها خوراکی را که می خواهند فراهم می کنند. اینها موادی است که بر اساس نیاز بازار تهیه و توزیع می شود.
معیارهای رمالی و فال بینی سیاسی چیست که می تواند نیاز بازار را پاسخ دهد؟ چگونه آن را از انواع دیگر تفسیرهای سیاسی جدا می کنیم؟
۱. حدس و گمانهای بی اساس در مورد تصمیم گیریها و رخدادها
بشارت دهندگان حمله نظامی یا سقوط عن قریب و ۷۲ ساعته از هیچ حدس و گمانی دریغ نمی کنند. آنها براحتی می گویند دلار می شود ۲۰۰ هزار تومان، سقوط ج ا در سال ۱۴۰۴ اتفاق می افتد، «ارتش اسرائیل آماده فرمان حمله به جمهوری اسلامی است» (در۲۵ اکتبر ۲۰۲۴ هشت ماه قبل از حمله) و «بنزین گران می شود». بعد گفتند «آماده شدن اسرائیل برای سومین حمله به جمهوریاسلامی» در ۲۸ اکتبر ۲۰۲۴ دو روز بعد از حمله دوم. سپس «آیا اسرائیل قصد کشتن خامنهای و فرماندهان ارشد سپاه را دارد؟ » در۲۹ اکتبر بر اساس این جمله از فرمانده های اسراییلی که « دفعه دیگر جاهایی را می زنیم که قبلا نزدیم.»
رمالان مدام به مشخص کردن فرماندهانی که قرار است کشته شوند مشغول بوده اند قبل از حملات اسرائیل و البته برخی واقع شده و برخی واقع نشده است. هر سخنی از هر مقام اسرائیلی یا رسانه اسرائیلی به عنوان خبر حمله عرضه می شده است چون خریدار داشته. تیترهای دیگر به گمانه زنی در باب حمله امریکا مرتبط می شده است: «حمله به جمهوریاسلامی؛ قبل از انتخابات آمریکا یا بعد از انتخابات» یا «خامنه ای در برابر ترامپ تسلیم شد» (۲۶ مارس)
اینها را که می شنوم احساس می کنم چندماهی در غار اصحاب کهف بوده ام و دنیا چندان تکانی نخورده است. تیتر می زدند «ده روز خطرناک ابتدای اردیبشهت برای علی خامنه ای» و در این ده روز اتفاقی نیفتاد. همچنین به دنبال هر پرت و پلایی بودند که ایده های خودشان را تایید کند: «جفری ساکس، اقتصاددان برجسته آمریکایی، با هشدار نسبت به تحرکات نظامی واشنگتن، میگوید دولت ترامپ ممکن است بهزودی وارد جنگ با ایران شود. این اقتصاددان برجسته آمریکایی، با هشدار نسبت به تحرکات نظامی واشنگتن، میگوید دولت ترامپ ممکن است بهزودی وارد جنگ با ایران شود.»
رمال سیاسی بدون هیچ دانش اقتصادی اقتصاد ایران در ۶ ماه آینده را پیش بینی می کند، پیش بینی می کند روز بعد از کشته شدن خامنه ای چه اتفاقی می افتد (وقتی هنوز کشته نشده)، سرنوشت او چه خواهد شد، زمان جنگ اینده چیست و در این جنگ چه مقامات و چه تاسیساتی زده خواهند شد گویی به همه مدارک و اسناد و برنامه های بی بی دسترسی دارد.
۲. دزدی ایده ها
غیب گویان سیاسی فراتر از رمالی و بشارت پیامبرانه ایده های دیگر در مورد راه حل برون رفت نظام از این وضعیت را دزدیده و به نام خود مطرح می کرده اند. این خصوصیت ساده اخلاقی و علمی در اینها وجود ندارد که ایده های دیگران را به اسم خودشان مطرح کنند. به عنوان مثل در دوران بعد از جنگ ۱۲ روزه ایده کناره گیری خامنه ای را مطرح می کردند که عینا از کسانی دیگر وام گرفته بودند. وقتی ایده های رمالانه محقق نمی شود به سخنان معقول دیگران روی می آورند مثل این که پس از جنگ ضربه نهایی را مردم خواهند زد و بدون مردم این کار انجام شدنی نیست در حالی که قبل از آن ماهها گفته با صرف حمله نظامی حکومت سقوط می کند (بدون ورودی مردم).
۳. تبدیل کنجکاوی مردم به گاو شیرده برای جلب توجه
همه کسانی که از متن نامه ترامپ به ج ا سخن گفتند و در امریکا مقام بالایی ندارند رمال سیاسی اند. نمونه آن جمشید برزگر در مصاحبه با خودش در اینترنشنال در ۷ مارس ۲۰۲۵ است. او خود کارمند این بوق است. او می گوید «دونالد ترامپ میگوید نامهای برای علی خامنهای فرستاده است. از سخنان او و بر اساس همه شواهد چنین بهنظر میرسد که چکیده و اصل آن نامه این است که شرایط ما را باید بپذیرید. انتخاب اینکه این شرایط را با یا بدون اقدام نظامی بپذیرید با شما.» این آقا سردبیر بی بی سی و دویچه وله هم بوده و در نقل قول چنین است. امیرعباس فخر آور در خبر سازی و داستان سازی از همه پیشگام تر است. نیازی به ذکر مهملات وی در اینجا نیست. با نگاهی به کانال وی همه مهملاتش را می توانید پیدا کنید.


بسیار روشنگر و اموزنده.
در بازار بس آشفته غیبگویی، این تقاضا برای غیبی شنیدن است که عرضه انرا ایجاد میکند و دلالا ن این بازار که همان رمالان خبری باشند انرا عرضه میکنند. حل ریشهای این مشکل در ازلین بردن تقاضا برای دیسکویی و غیبگویی و خبر جعلی شنیدن است و یادداشت شما در باره معیارهای شناسایی خبر جعلی و رمالان خبری گامی بلند در اگاه کردن مردم زودباور ما در این راه است.
تندرست و پایدار بمانید.